سوزان وَلَدُن اولين نقاش فرانسوي قرن ٢٠

ماري كلمنتين وَلَدُن با نام مستعار سوزان ولدن در سال ١٨٦٥ متولد شد.

این هنرمند و نقاش فرانسوي كه به عنوان اولين زن نقاش در انجمن ملي هنرهاي زيبا در پاريس پذيرفته شد ، مادرِ نقاش فرانسوي موريس اوتريلّو نيز مي‌باشد.

ولدن ٤٠ سال از زندگي خود را به هنر اختصاص داد، و سوژه ي طرحمايه ها و نقاشي هايش ، برهنگي زنانه ، پرتره ي زنان و طبيعت بيجان و چشم انداز هاي طبيعت بود ،او هرگز در هيچ آكادمي هنري آموزش نديده و فصل مشتركي نيز با روش سنتي نداشت.

ولدن به عنوان مدل نقاشي براي نقاشان شاخص هم عصر خود همچون پير اگوست رنوا ،در سال ١٨٨٣ بنام رقص در بوژيوال ،و در اثر ديگري بنام ،رقص در شهر، اثر لوترك در نقش مدل ظاهر شد.

اين زن ، سوزان ولدن، دركنار مادرش كه زني رختشوي و بيوه بود در فقر و تنگدستي بزرگ شد و از پدرش هيچ چيز نمي‌دانست و به سركشي و استقلال خواهي محض شهره بود.

او تا يازده سالگي به مدرسه ابتدايي مي‌رفت بعد از آن نیز براي امرار معاش درمناطقي از پاريس به كار در كارگاه هاي آسياب ،كارخانه ساخت دسته گل جهت مراسم تدفين و يا بازار سبزي فروشان و پيشخدمتي و سرانجام در سيرك تن داد سرانجام در سيرك با دو هنرمند سمبليست آشنا شد.

اين دو نفر بكار طراحي دكوراسيون سيرك اشتغال داشتند و نتيجه اين ملاقات شروع كار در سيرك ديگري و در نتیجه آن آشنايي با هنرمندان سرشناس ديگر همچون لوترك و ماريزوت و غيره شد كه معمولا در آنجا حضور مي‌يافتند و براي اولين بار ماريزوت تصوير اين دختر را نقاشي كرد.

عده‌اي بر اين باورند كه سوزان نقاشي را بطور خود جوش و بدون مربي از ٩ سالگي شروع كرده و در منطقه هنرمند خيز مومارت علاقه‌اش در ابتدا با شغل مدلينگ براي ساير هنرمندان نقاش و مشاهده همزمان و يادگيري تكنيك‌هايشان، علاقه‌اش به هنر نقاشي را دنبال مي‌كرده تا زماني كه خودش نقاش معروفي شده است .

براي اولين بار در ١٨٨٠ به عنوان مدل و با نام مستعار ماريا در سن پانزده سالگي ظاهرشد و به مدت ده سال در قالب مدل براي نقاشاني همچون تئوفيل استنلن ، رنوا ، ژان ژاك اونور ،پير سيسيل شَوان و هنري تولوز لوترك فعاليت داشت.

پس از ان لوترك او را سوزان نام نهاد كه برگرفته از روايتي از كتاب مقدس است به نام سوزان و بزرگان ، اين اتفاق درست زماني بود كه لوترك دريافته بود كه ولدن عاشق مدلينگ و نيز شيفته ي خود اوست و اين رابطه عاشقانه بين اين دو ، تا سال ١٨٨٨و خودكشي سوزان ادامه يافت .

اما سوزان از تلاش در يادگيري شخصي هنر از طريق مشاهده حتی در حين پزهاي مدلينگ دريغ نورزيد .

سوزان ولدن از زمره زنان بسيار جاه طلب ،مصمم با اعتماد بنفس و بلهوس محسوب مي‌شود .

در اوايل دهه ١٨٩٠ دوستي با ادگار دگاس را آغاز كرد هنرمندي كه تحت تاثير نقاشي هاي خوب سوزان قرار گرفت و ضمن خريداري آثارش ،مشوق وي نيز بود.

داگاس تا آخر مرگش براي سوزان رفيقي صميمي باقي ماند. تجربيات سوزان در زمينه مدلينگ ثاثير شگرفي در نگاهش به برهنگي زنانه داشت ، كه در آثار پست امپرسونيرم مردانه كمتر مورد توجه بود.

پير اگوست رنوا بعد از رقص در بوژيوال نقاشي ديگري به نام ،دختري در حال بافتن موهايش از وي ارائه داد و اين نقاشي به سوزان كمك كرده تا نزد نقاشان جوان در بارها و ميخانه محبوبيت بيشتري پيدا كند البته لوترك نيز همزمان اثري با نام خماري را با رنگ روغن از وي خلق كرد.

در سال ١٨٩٦ سوزان ولدن به طور كامل وقت خود را به نقاشي اختصاص داد و آثار زيادي همچون طبيعت بيجان ،پرتره ها و گلها و مناظري را خلق كرد كه به عنوان آثاري قوي از تركيب رنگ ها و پرجنب و جوش مشهور شدند.

آثارش در حال حاضر در موزه گرونوبل و مركز فرهنگي ژرژ پمپيدو نگهداري مي‌شوند.

ولدن در آثارش از سبك خاصي تبعيت نمي‌كرد اما رد پايي از زيبايي شناختي سمبليزم و پست امپرسيونيزم  در آن‌ها به وضوح مشهود است.

و از ابتدا با رنگ روغن ، مداد روغني ، مداد شمعي و گچ قرمز شروع به كار كرد، و هرگز از جوهر يا آبرنگ استفاده نكرد چون اين ابزار براي الويتهايش بسيار رقيق بودند.

و تمام آثارش از گرايشات و جنبه هاي هنر آكادميك بدورند . سوژه هايش اغلب باز آفريني تم اساتيد قديمي بودند و ترجيح مي‌داد از مدل هاي طبقه كارگر الهام گيرد.

او در سن ١٨ سالگي صاحب فرزندي شد به نام موريس كه بعدها يكي از نقاشان معروف فرانسه شد و سبك كارش مناظر طبيعي است.

او همچنین همزمان با امادئوس مديلياني نقاش ايتاليايي مقيم پاريس بوده كه هر دو به شرب الكل اعتياد وافر داشتند.

موريس نزد مادر بزرگش كودكي گذراند پدر موريس مشخص نشد و يكي از دوستان هنرمند سوزان ، ميگل اوتريلّو نام خود را به عنوان نام پدر در شناسنامه كودك ثبت كرد.

مادر هرگز خود اين راز برملا نكرد كه پدر بچه اش چه كسي بوده . در كتاب خاطرات چاپ نشده‌ي يك كلكسيونر آمريكايي بنام روت بكوين نقل شده،پس از تولد كودك،مادر نزد رنوا رفت كسي كه تا نه ماه قبل به عنوان مدل با وي كار مي‌كرد رنوا گفت اين بچه من نمي‌تواند باشد رنگ پوستش وحشتناك است سپس نزد داگاس رفت و او نيز گفت ريختش افتضاح است،نه بچه من نيست و ميگل اوتريلو در اخر گفت، باعث افتخار من است كه امضايم بر روي اثر اين دو هنرمند باشد.

سوزان چند ازدواج ديگر نيز داشت و در سال ١٩٣٨ در سن ٧٢ سالگي در اثر سكته قلبي درگذشت.

در پاريس ، نام يك خيابان و ميدان كوچك ، در منطقه مومارت مقابل فونيكولار بنام وي ثبت شده است و يكي از خيابان‌هاي محله مومارت نيز به نام پسرش موريس اوتريلو مي‌باشد.

به روایت جناب مصنعی لیدر مجرب آژانس کاریز

جاذبه های فرانسه را بهتر بشناسید – کاخ ورسای را بهتر بشناسید.

درباره قایق رخت‌شوی خانه ، پاریس چه می‌دانید.