حاجی فیروز
حاجی فیروز یکی از نشاط انگیزترین پیام آوران نوروز است. او با خواندن شعر «ابراب خودم ، سامبولی علیکم/ ابراب خودم سرتو بالا کن/ ابراب خودم بزبز قندی/ ابراب خودم چرا نمیخندی» و «حاجی فیروزه، سالی یه روزه» نشاط و خنده را برای مردم به ارمغان میآورد.
حاجی فیروز با آن لباس قرمز رنگش و کلاه کله قندی ، دایره زنگی و صورت سیاه کرده برای مردم ، به خصوص بچهها و نوجوانان ، بسیار جذاب و نشاط افزا میباشد.
شخصیت و پیشینه «حاجی فیروز» به عنوانِ طلایه دار و پیام آور نوروزی قدمتی برابر و حتی بیشتر از فرهنگ و تمدن ایران زمین دارد.
ریشه و خاستگاه این پدیده فرهنگی را در باورها و اعتقادات توده مردم میتوان جستوجو کرد.
اعتقاد حاجی فیروز این است که مردم بیایید تا برقصیم و شاد باشیم و هرچی انرژی بد ، دور و برمون هست را بیرون بریزیم و از یکدیگر انرژیهای خوب بگیریم و برای شادی عید نوروز آماده بشیم.
حاجی فیروز فقط در چند روز اول و آخر سال پیدایش میشود و شادی و سرور را به ارمغان میآورد ، نمادی از بازگشت سیاوش به جهان پرجنب وجوش مادی است.
سیاوش يكى از مظلومترين چهرههاى شاهنامه است كه وقتى نامادریش سودابه ، به او دل بست هرگز به مكر نامادرى گرفتار نشد.
تا اينكه اين جسارت به گوش پدرش كيكاووس رسيد و شديدا مورد خشم او قرار گرفت.
سياوش از پدرش خواست تا براى اثبات پاكى و بيگناهيش ازهفت تونل آتش گذر كند و اگر سالم بيرون آمد ، بىگناهيش را باور کند.
به این ترتیب، صورت سیاهش نشانه توقف او در جهان تیره وتار مردگان است و جامه قرمزش نیز علامت خون و زندگی مجدد است.
داستان حاجی فیروز
سیاهی صورت حاجی فیروز بخاطر بازگشت او از دنیای مردگان است داستان از این قرار است که ” ایشتر ” که همان الهه تموز است شاه – دوموزی – را برمیگزیند .
یک روز الهه به زیرزمین میرود و با ورود الهه به زیرزمین ، در روی زمین باروری متوقف میشود . نه دیگر درختی سبز میشود و نه دیگر گیاهی وجود داشته.
خدایان که از ایستایی جهان ناراحت بودند ، برای پیدا کردن راه حل جلسهای برگزار میکنند و قرار میشود که نیمی از سال را ” دوموزی ” به زیر زمین برود و نیم دیگر سال را خواهر دوموزی که ” گشتی ننه ” نام دارد ، به جای برادرش به زیرزمین برود .
وقتی دوموزی به روی زمین میآید ، بهار میشود و تمام مراسم نوروز هم به دلیل آمدن اوست . وقتی دوموزی را به زیرزمین میفرستند ، لباس قرمز تنش میکنند و دایره ، دنبک ، ساز و نی لبک دستش میدهند و این یعنی خود حاجی فیروز . صورت سیاهش هم مربوط به بازگشت از دنیای مردگان است و این شادمانیها برای بازگشت دوموزی از زیرزمین است.
نامهای دیگر عمو نوروز
در نواحی گوناگون عمو نوروز را با نامهای متفاوتی میشناسند برای مثال درخراسان و بخشهایی از افغانستان «بیبی نوروزک» ، درخمین و اراک «ننه نوروز»، درکرانههای خلیج فارس «ماما نوروز» ،درگیلان «پیر بابا» و «آروس یا عروس گلی» ، در آذربایجان «ننه مریم» ، در تاجیکستان و بخارا «ماما مروسه» که او و همراهانش نمادی ازیک سنت کهن در آذربایجان هستند.
داستان عمو نوروز
عمو نوروز یکی از نمادهای نوروز است که در شب عید نوروز یرای بچهها هدیه می آورد و به همراه حاجی فیروز سفر میکند.
داستان عمو نورو ز، داستانی عاشقانه است. براساس یک باور قدیمی ، نامزد عمو نوروز از یک ماه به نوروز مانده ، به دارکوبها و چرخریسکها میگوید که از برگ نورس درختان و گلهای نوشکفته ، قبای زیبایی برای عمو نوروز که در سفر دوازده ماهه است ببافند.
داستان این چهره نشاط آور به داستان عاشقانهای باز میگردد که روایت کننده ازدواج عمو نوروز است. او منتظر زنی است که با او ازدواج کند.
محققان معتقدند این ازدواج نمادین میان عمو نوروز و زن بی نام (ننه سرما) به داستان ازدواج مقدس الهه و شاه مربوط میشود.
و این ازدواج هیچوقت اتفاق نمیافتد زیرا همیشه زمانی که عمو نوروز میرسد ، زن خواب است چون آنقدر به تمیز کردن خانه پرداخته که ازفرط خستگی خوابش برده است درضمن در این داستان همیشه مرد مسافر است و زن صاحب خانه است.
عمو نوروز را میتوان نماد کسی دانست که برکت میدهد؛ چه شاه باشد یا هر کس دیگر؛ و آن زن منتظر هم نماد «زمین» است ، چرا که زن به دلیل باروری و روح زایندگیش همانند زمین شناخته میشود.
تاریخچه عید نوروز
آیین و فلسفه عید نوروز
چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران
تاریخچه جشن باستانی چهارشنبه سوری