گتٍو Ghetto
عدهای از مهاجران در موفقیت تجاری ونیز نقش حیاتی ایفا کردند این عده یهودی تبار بودند و از سال 1516 به بعد ونیزیها خواستار این شدند که اگر کسی یهودی باشد باید در منطقهای بنام گتٍو زندگی کند.
پانصد سال از تاسیس گتو میگذرد دروازههای گتو که چوبی بودند با صدای ناقوس کلیسای سان مارکو بسته میشد و برای یهودیان منع رفت و آمد وجود داشت آنان تا شش صبح نمیتوانستند از این منطقه خارج شوند.
یهودیها در سرتاسر اروپا تحت آزار و شکنجه گستردهای قرار داشتند اما ونیز با آنها نسبتا ملایم تر برخورد میکرد و به آنها اجازه اقامت داد البته با اعمال محدودیتهای شدید، مثلا یهودیان از ازدواج با مسیجیان منع شدند و تنها میتوانستند در چند حرفه مشخص کار کنند همچون پزشکی و قرض دادن پول ،خدماتی که شهر بیشتر به آنها نیاز داشت.
یهودیها در سال 1516 مجبور بودند در این منطقه بخصوص زندگی کنند ، باتوجه به ممنوعیت عبور و مرور شبانه انگار به آنان محدودیت حق حیات داده شده بود اما این محدودیت آنچنان که تصور میشد سختگیرانه هم نبود.
ونیز یک شهر مهم تجاری بود که یهودیان را در خود جای داده بود. مسیحیان از نزول دادن پول منع شده بودند اما یهودیان چنین ممنوعیتی نداشتند لذا ونیزیها از آنها پول قرض میگرفتند و به این ترتیب یهودیان وارد شبکه تجارت این شهر شدند اگرچه مشکلات زیادی داشتند و بخاطر نزول دادن پول مورد شماتت و انزجار خیلیها بودند.
تا شروع قرن هفده تعداد یهودیان که در گتو زندگی میکردند شاید حدود سه هزار نفر بودند و تراکم خانههایشان در آنجا واقعا شگفت انگیز است ، خانهای در منتهی الیه یکی از کانالهای فرعی قرار دارد این خانه برخلاف ظاهرش هشت یا نه طبقه است و انسان را بفکر وا میدارد که اهالی این خانه چند نفر بودهاند حتا در حال حاضر هم خانهای به بلندی این ساختمان در ونیز وجود ندارد و باید این نکته را در نظر داشت که زمین این شهر ماسهای میباشد و زیبایی ساختمانها الویتی محسوب میشده پس قاعدتا میبایست دیوارها نازک و سقف تا کف هر طبقه کوتاه ارتفاعی حدود یک متر و هشتاد الی دو متر باشد.
یهودیان اجازه خرید زمین نداشتند و برای داشتن کنیسه مجبور بودند از همان ساختمانهای تنگ و شلوغ آن هم بطور مخفیانه استفاده کنند.
کنیسههایی به سبک آلمانی و شامی و بدون زاویه نود درجه در لابلای این دیوارها که بسیار زیبا همچون نگینی داخل این ساختمانها مستتر شده بودند.
معماری و هنر بکار رفته در این کنیسهها به سبک ایتالیایی میباشد، دنیایی مجزا نگهداشته شده اما در عین حال جامعهای که بسته نبوده چون بخشی از کل ونیز محسوب میشده و میشود و معجونی از افراد مختلف مهم و معمولی را به خود جذب کرده و میکند.
کاخ دوکها DOGE PALACE
شهر ونیز یک روحیه سرمایه گذاری داشته که ساختار سیاسی جمهوری ونیز را تشکیل میداده.
ریاست دولت به دوک یا همان قاضی القضات واگذار میشده و محل زندگی دوک داخل کاخ دوکها واقع در میدان سان مارکو میبود.
کاخ دوکها در عصر طلایی جمهوری ونیز در قرن چهارده میلادی ساخته شد و طی دویست سال تکمیل شد.
در بخش ورودیش پلکانی دارد که با مجسمه های نپنون درسمت راست و و ارس خدای جنگ در طرف مقابل مزین شده است . این کاخ بیشتر شبیه قصر پادشاهی است درحالیکه ونیز اصلا پادشاهی نداشته و لذا دارای ساختار سیاسی پیچیدهای بوده چون قدرت مطلق بطور انفرادی به یک شخص واگذار نمیشده اگرچه شهری قدرتمند بوده و بر دنیا حکومت میکرده اما از اینکه قدرت کامل را به یک شخص تفویض کند همیشه وحشت داشته.
یکی از اتاقهای این کاخ محل تعیین دوک جدید بود و رهبران ونیز در آن حضور مییافتند و دوک منتخب تا زمان مرگش این سمت را حفظ میکرد.
تالارهای عظیمی هم برای دیوان سالاریهایی وجود دارد که باهم رقابت میکنند و قدرت دوک را هم تضعیف میکنند مثل مجلس سنا ، انجمنها و شورای ده نفره که اعضایشان و خود دوک همگی از میان اعضای قدرتمندترین مجمع بنام مجلس شورای اعظم جمهوری ونیز انتخاب میشدند که اتاقی با سی و پنج متر طول و بیست و پنج متر عرض را در اختیار داشتند.
این بزرگترین اتاق کاخ است که هیچ سالنی در اروپا به این اندازه نیست و باید گفت این بزرگ سازیهای تحسین برانگیز شاخص ونیزیها ، انعکاسی از بزرگ اندیشی ونظارتهای متوازن و پیچیده سیاسیت آنها بوده است.
درست در بالای سر دوک محل اجلاس وی نواری از هفتاد و شش قاب عکس از تمام دوکهای قبل از وی بچشم میخورد و بروی یکی از آنها پارچه سیاهی کشیده شده که تصویر دوکی را پوشانده که بدلیل تخطی و سوء استفاده از قدرت به اعدام محکوم شده و برای درس عبرت درست در مقابل چشمان دوک وقت نصب شده اگرچه در این سالن وجود شورای اعظم با وظیفه نظارت کامل و دقیق بر اعمال دوک کافی بوده است.
اعضای مذکر تمامی خانوادههای اشرافی به تعداد هزار و دویست تا دو هزار نفر در این شورا عضویت داشتند که خود را شالودهی جمهوری ونیز میدانستند و وظیقهیشان حمایت از قانون و گوشزد نمودن اهمیت مقام دوک بوده تا مطمئن شوند جمهوری ونیز در مسیر اصلیش گام برمیدارد.
همه اشراف این اتاق بازرگان بودند وچه در زمان تصویب قانون و چه در زمان جنگ الویت ونیز حفظ و افزایش ثروت آنان بوده است.
ونیز مستعمراتی هم در آنسوی دریاها داشت ، قبرس را فتح کرد و از مسیلها بازرگانی خود از دریای سیاه گرفته تاجبل الطارق و دورتر دفاع میکرد و راز موفقیت دریایی آن ارسنال بوده است.
آرسنال Arsenale di Venezia
شهری نهفته در دل ونیز در پس دیواری به طول چهار کیلومتر و به ارتفاع هشت متر ، محوطهای عظیم برای کشتی سازی که امروزه هم پایگاه نیروی دریایی است و تا قرن شانزدهم میلادی ناوگانی بالغ بر سی هزار کشتی ساخته بودند در همان زمان نیروی دریایی انگلیس در مجموع فقط پنج کشتی داشته.
این محل بیست و سه هزار هکتار وسعت داشته و شانزده هزار نفر در آن سخت کار میکردند تا ناوگانی بسازند که ونیز به اعماق دریا مسلط شود.
آرسنال با بیش از یک صد بخش مختلف و قابلیت ساخت و تولید تمامی اجزای مختلف یک کشتی بعنوان اولین خط تولید کشتی سازی دنیا محسوب میشود ،صنعتگران خبره لنگر پارو دکل طناب در اندازههای استاندارد تولید میکردند، بمحض اینکه فرایند عایقکاری کشتی به اتمام میرسید آنرا دور تا دور مجموعه شناور میکردند و قطعههای تکمیلی به تدریج به بدنه اضافه میگردید.
این تولید صنعتی تا پانصد سال بعد هم در هیچ جای دنیا پیدا نمیشد. آرسنال در اوج خود یک دهم ونیز را اشغال کرده بود و انرژی وحشیانه و ولع کشور گشایی این قدرت نظامی ، در زمان خود آرامش را از دنیا سلب کرده بود.
به روایت جناب مصنعی لیدر توانمند آژانس کاریز
معرفی تالاب ونیز ایتالیا پارت اول
یک نظر در “تالاب ونیز – ایتالیا – پارت دوم”